مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1849

1. چرا کوشد مسلمان در مسلمان را فریبیدن

2. بسی صنعت نمی‌باید پریشان را فریبیدن

3. بدریدی همه هامون ز نقش لیلی و مجنون

4. ولی چشمش نمی‌خواهد گران جان را فریبیدن

5. نمی‌آید دریغ او را چو دریا گوهرافشانی

6. ولیکن تو روا داری بدین آن را فریبیدن

7. معلم خانه چشمش چه رسم آورد در عالم

8. که طمع افتاد موران را سلیمان را فریبیدن

9. دلم بدرید ز اندیشه شکسته گشته چون شیشه

10. که عقل از چه طمع دارد نهان دان را فریبیدن

11. برآمد عالم از صیقل چو جندرخانه شد گیتی

12. که بشنیدند کو خواهد ملیحان را فریبیدن

13. هر اندیشه که برجوشد روان گردد پی صیدی

14. نمک‌ها را هوس چه بود نمکدان را فریبیدن

15. پلیدی را بیاموزد بر آب پاک افزودن

16. کلیدی را بیاموزد کلیدان را فریبیدن

17. چو لونالون می داند شکنجه کردن آن قاهر

18. چه رغبت دارد آن آتش سپندان را فریبیدن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گویند به هم مردم عالم گله خویش
* پیش که روم من که زعالم گله دارم؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* من از کمند تو اول چو وحش می‌برمیدم
* کنون که انس گرفتم به تیغ بازنگردم
شعر کامل
سعدی
* نه نشاط دوستانم نه فراغ بوستانم
* بروید ای رفیقان به سفر که من اسیرم
شعر کامل
سعدی