مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 204

1. سر بر گریبان درست صوفی اسرار را

2. تا چه برآرد ز غیب عاقبت کار را

3. می که به خم حقست راز دلش مطلق‌ست

4. لیک بر او هم دق‌ست عاشق بیدار را

5. آب چو خاکی بده باد در آتش شده

6. عشق به هم برزده خیمه این چار را

7. عشق که چادرکشان در پی آن سرخوشان

8. بر فلک بی‌نشان نور دهد نار را

9. حلقه این در مزن لاف قلندر مزن

10. مرغ نه‌ای پر مزن قیر مگو قار را

11. حرف مرا گوش کن باده جان نوش کن

12. بیخود و بی‌هوش کن خاطر هشیار را

13. پیش ز نفی وجود خانه خمار بود

14. قبله خود ساز زود آن در و دیوار را

15. مست شود نیک مست از می جام الست

16. پر کن از می پرست خانه خمار را

17. داد خداوند دین شمس حق‌ست این ببین

18. ای شده تبریز چین آن رخ گلنار را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نفس سوخته لاله خطی آورده است
* از دل خاک، که آرام در آنجا هم نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* از آن ساغر که نرگس داده پیوست
* شقایق خورده و افتاده سرمست
شعر کامل
وحشی بافقی
* خداوند خرمن زیان می‌کند
* که بر خوشه چین سرگران می‌کند
شعر کامل
سعدی