مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 205

1. چند گریزی ز ما چند روی جا به جا

2. جان تو در دست ماست همچو گلوی عصا

3. چند بکردی طواف گرد جهان از گزاف

4. زین رمه پر ز لاف هیچ تو دیدی وفا

5. روز دو سه‌ای زحیر گرد جهان گشته گیر

6. همچو سگان مرده گیر گرسنه و بی‌نوا

7. مرده دل و مرده جو چون پسر مرده شو

8. از کفن مرده ایست در تن تو آن قبا

9. زنده ندیدی که تا مرده نماید تو را

10. چند کشی در کنار صورت گرمابه را

11. دامن تو پرسفال پیش تو آن زر و مال

12. باورم آنگه کنی که اجل آرد فنا

13. گویی که زر کهن من چه کنم بخش کن

14. من به سما می‌روم نیست زر آن جا روا

15. جغد نه‌ای بلبلی از چه در این منزلی

16. باغ و چمن را چه شد سبزه و سرو و صبا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* محتسب از عاجزی دست سبوی باده بست
* بشکند دستی که دست مردم افتاده بست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر
* که این حدیث ز پیر طریقتم یادست
شعر کامل
حافظ
* به آب چشم بگویش که از زمان فراق
* شدست روز سیاه و شدست مو کافور
شعر کامل
مولوی