مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2091

1. ای هفت دریا گوهر عطا کن

2. وین مس‌ها را پرکیمیا کن

3. ای شمع مستان وی سرو بستان

4. تا کی ز دستان آخر وفا کن

5. بگریست بر ما هر سنگ خارا

6. این درد ما را جانا دوا کن

7. ای خشم کرده دیدار برده

8. این ماجرا را یک دم رها کن

9. احسان و مردی بسیار کردی

10. آن مردمی را اکنون دو تا کن

11. ای خوب مذهب ای ماه و کوکب

12. در ظلمت شب چون مه سخا کن

13. درد قدیمی رنج سقیمی

14. گرد یتیمی از ما جدا کن

15. گر در نعیمم در زر و سیمم

16. بی‌تو یتیمم درمان ما کن

17. من لب ببستم در غم نشستم

18. بگشای دستم قصد لقا کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون صبا با تن بیمار و دل بی‌طاقت
* به هواداری آن سرو خرامان بروم
شعر کامل
حافظ
* داد در ایام خامی میوه خود را به باد
* نخل پرباری که از دیوار بستان سر کشید
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتم، ای دل، مرو آنجا که گرفتار شوی
* عاقبت رفتی و آن گفت منت پیش آمد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی