مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2193

1. ای صید رخ تو شیر و آهو

2. پنهان ز کجا شود چنان رو

3. چندانک توانیش تو می‌پوش

4. می‌بند نقاب توی بر تو

5. در روزن سینه‌ها بتابید

6. خورشید ز مطلع ترازو

7. اندر عدم و وجود افکند

8. صد غلغله عشق که تعالوا

9. ای قند دو لعل تو خردسوز

10. وی تیر دو چشم تو جگرجو

11. سی بیت دگر بخواست گفتن

12. مستیش کشید گوش از آن سو

13. سی بیت فروختم به یک بیت

14. بیتی که گشاده شد در آن کو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
* من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود
شعر کامل
سعدی
* نیست ممکن که دل ما ز وفا برگردد
* چون ز خاصیت خود مهر گیا برگردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* کاشکی پرده برافتادی از آن منظر حسن
* تا همه خلق ببینند نگارستان را
شعر کامل
سعدی