مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2197

1. ای خراب اسرارم از اسرار تو اسرار تو

2. نقش‌هایی دیدم از گلزار تو گلزار تو

3. کشته عشق توام ور ز آنک تو منکر شوی

4. خط‌هایی دارم از اقرار تو اقرار تو

5. می‌گدازم می‌گدازم هر زمان همچون شکر

6. از شکرها رسته از گفتار تو گفتار تو

7. شب همه خلقان بخفته چشم من بیدار و باز

8. همچو بخت و طالع بیدار تو بیدار تو

9. چند گویی مر مرا کز کار چون کاهل شدی

10. راست گویی ای صنم از کار تو از کار تو

11. ای طبیب عاشقان این جمله بیماریم

12. هست زان دو نرگس بیمار تو بیمار تو

13. ای دم هشیاریم بی‌هوش هشیاری تو

14. ای دم بی‌هوشیم هشیار تو هشیار تو

15. چشمه‌ها بر دل بجوشد هر دم از دریای تو

16. چشم دل پرک زن انوار تو انوار تو

17. شمس تبریزی که عالم اندک اندک بود

18. از عطا و بخشش بسیار تو بسیار تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو در جنگ آیی روم من به صلح
* خدای جهان را جهان تنگ نیست
شعر کامل
مولوی
* دل ز قید جسم چون آزاد گردد وا شود
* چون حباب از خود کند قالب تهی دریا شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* تیشه بر سر زد و پا از در شیرین نکشید
* کوه‌کن بر در عشق از همه پادارتر است
شعر کامل
فروغی بسطامی