مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2198

1. جمله خشم از کبر خیزد از تکبر پاک شو

2. گر نخواهی کبر را رو بی‌تکبر خاک شو

3. خشم هرگز برنخیزد جز ز کبر و ما و من

4. هر دو را چون نردبان زیر آر و بر افلاک شو

5. هر کجا تو خشم دیدی کبر را در خشم جو

6. گر خوشی با این دو مارت خود برو ضحاک شو

7. گر ز کبر و خشم بیزاری برو کنجی بخست

8. ور ز کبر و خشم دلشادی برو غمناک شو

9. خشم سگساران رها کن خشم از شیران ببین

10. خشم از شیران چو دیدی سر بنه شیشاک شو

11. لقمه شیرین که از وی خشم انگیزان مخور

12. لقمه از لولاک گیر و بنده لولاک شو

13. رو تو قصاب هوا شو کبر و کین را خون بریز

14. چند باشی خفته زیر این دو سگ چالاک شو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کنون دل بستگی غنچه با گل، کی نهان ماند؟
* که هرچ اندر دل غنچه ست سوسن بر زبان دارد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* ناگشوده گل نقاب آهنگ رحلت ساز کرد
* ناله کن بلبل که گلبانگ دل افکاران خوش است
شعر کامل
حافظ
* زمانه گر بزند آتشم به خرمن عمر
* بگو بسوز که بر من به برگ کاهی نیست
شعر کامل
حافظ