مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2282

1. ای جان و دل از عشق تو در بزم تو پا کوفته

2. سرها بریده بی‌عدد در رزم تو پا کوفته

3. چون عزم میدان زمین کردی تو ای روح امین

4. ذرات خاک این زمین از عزم تو پا کوفته

5. فرمان خرمشاهیت در خون دل توقیع شد

6. کف کرد خون بر روی خون از جزم تو پا کوفته

7. ای حزم جمله خسروان از عهد آدم تا کنون

8. بستان گرو از من به جان کز حزم تو پا کوفته

9. خوارزمیان منکر شده دیدار بی‌چون را ولی

10. از بینش بی‌چون تو خوارزم تو پا کوفته

11. ای آفتاب روی تو کرده هزیمت ماه را

12. و آن ماه در راه آمده از هزم تو پا کوفته

13. چون شمس تبریزی کند در مصحف دل یک نظر

14. اعراب او رقصان شده هم جزم تو پا کوفته


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سخن به نزد سخندان ادا مکن حافظ
* که تحفه کس در و گوهر به بحر و کان نبرد
شعر کامل
حافظ
* خبر دهید به صیاد ما که ما رفتیم
* به فکر صید دگر باشد و شکار دگر
شعر کامل
وحشی بافقی
* نقطه هایی که درین دایره فرد آمده اند
* همه حیرت زده گردش این پرگارند
شعر کامل
صائب تبریزی