مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2419

1. خوش بود فرش تن نور دیده

2. خوش بود مرغ جان بپریده

3. جان نادیده خسیس شده

4. جان دیده رسیده در دیده

5. جان زرین و جان سنگین را

6. چون کلوخ از برنج بگزیده

7. سر کاغذ گشاده دست اجل

8. نقد در کاغذ است پیچیده

9. خمره پرعسل سرش بسته

10. پشت و پهلوش را تو لیسیده

11. خمره را بر زمین زن و بشکن

12. دیده نبود چنانک بشنیده

13. شمس تبریز بشکند خم را

14. که ز نامش فلک بلرزیده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گهی زلفش پریشان می‌کند یک دشت سنبل را
* گهی رخسارش آتش می‌زند یک باغ نسرین را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* چو خورشید زان چادر قیرگون
* غمی شد بدرید و آمد برون
شعر کامل
فردوسی
* در تاب توبه چند توان سوخت همچو عود
* می ده که عمر در سر سودای خام رفت
شعر کامل
حافظ