مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2490

1. ساقی جان فزای من بهر خدا ز کوثری

2. در سر مست من فکن جام شراب احمری

3. بحر کرم تویی مرا از کف خود بده نوا

4. باغ ارم تویی مها بر بر من بزن بری

5. ای به زمین ز آسمان آمده چون فرشته‌ای

6. وی ز خطاب اشربوا مغز مرا پیمبری

7. بزم درآ و می بده رسم بهار نو بنه

8. ای رخ تو چو گلشنی وی قد تو صنوبری

9. گر چه به بتکده دلم هر نفسی است صورتی

10. نیست و نباشد و نبد چون رخ تو مصوری

11. می چو دود بر این سرم بسکلد از تو لنگرم

12. چهره زرد چون زرم سرخ شود چو آذری

13. بحر کرم چه کم شود گر بخورند جرعه‌ای

14. فضل خدا چه کم شود گر برسد به کافری

15. این دل بی‌قرار را از قدحی قرار ده

16. وین صدف وجود را بخش صفای گوهری

17. یا برهان ز فکرتم یا برسان به فطرتم

18. یا به تراش نردبان باز کن از فلک دری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
* آن جا جز آن که جان بسپارند چاره نیست
شعر کامل
حافظ
* معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا
* کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی
* بر هند اگر چه دولت محمود دست یافت
* گردن نهاد حلقه زلف ایاز را
شعر کامل
صائب تبریزی