مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2594

1. از مرگ چه اندیشی چون جان بقا داری

2. در گور کجا گنجی چون نور خدا داری

3. خوش باش کز آن گوهر عالم همه شد چون زر

4. ماننده آن دلبر بنما که کجا داری

5. در عشق نشسته تن در عشرت تا گردن

6. تو روی ترش با من ای خواجه چرا داری

7. در عالم بی‌رنگی مستی بود و شنگی

8. شیخا تو چو دلتنگی با غم چه هواداری

9. چندین بمخور این غم تا چند نهی ماتم

10. همرنگ شو آخر هم گر بخشش ما داری

11. از تابش تو جانا جان گشت چنین دانا

12. بسم الله مولانا چون ساغرها داری

13. شمس الحق تبریزی چون صاف شکرریزی

14. با تیره نیامیزی چون بحر صفا داری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی
* که فرشته ره ندارد به مقام آدمیت
شعر کامل
سعدی
* من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
* که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
شعر کامل
حافظ
* از تو ای دوست نگسلم پیوند
* ور به تیغم برند بند از بند
شعر کامل
هاتف اصفهانی