مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2621

1. از هر چه ترنجیدی با دل تو بگو حالی

2. کای دل تو نمی‌گفتی کز خویش شدم خالی

3. این رنج چو در وا شد دعوی تو رسوا شد

4. زشتی تو پیدا شد بگذار تو نکالی

5. در صورت رنج خود نظاره بکن ای بد

6. کی باشد با این خود آن مرتبه عالی

7. بنگر که چه زشتی تو بس دیوسرشتی تو

8. این است که کشتی تو پس از کی همی‌نالی

9. گر رنج بشد مشکل نومید مشو ای دل

10. کز غیب شود حاصل اندر عوض ابدالی

11. از ذوق چو عوری تو هر لحظه بشوری تو

12. کای کعبه چه دوری تو از حیزک خلخالی

13. در بادیه مردان را کاری است نه سردان را

14. کاین بادیه فردان را بزدود ز ارذالی

15. در خدمت مخدومی شمس الحق تبریزی

16. بشتاب که از فضلش در منزل اجلالی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در آفتاب قیامت چه کار خواهی کرد؟
* اگر به سایه گریزی ز آفتاب اینجا
شعر کامل
صائب تبریزی
* اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش
* حریف خانه و گرمابه و گلستان باش
شعر کامل
حافظ
* خال سرسبز تو خوش دانه عیشیست ولی
* بر کنار چمنش وه که چه دامی داری
شعر کامل
حافظ