مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2824

1. مه ما نیست منور تو مگر چرخ درآیی

2. ز تو پرماه شود چرخ چو بر چرخ برآیی

3. کی بود چرخ و ثریا که بشاید قدمت را

4. و اگر نیز بشاید ز تو یابند سزایی

5. همه بی‌خدمت و رشوت رسد از لطف تو خلعت

6. نه عدم بود من و ما که بدادی من و مایی

7. ز من و ماست که جانی بگشاده‌ست دکانی

8. و اگر نه به چه بازو کشد او قوس خدایی

9. غلطی جان غلطی جان همه خود را بمرنجان

10. نه مسیحی که به افسون به دمی چشم گشایی

11. به سحرگاه و مشارق که شود تیره رخ مه

12. کی بود نیم چراغی که کند نورفزایی

13. چه کشیمش چه کشیمش تو بیا تا که کشیمش

14. که چراغ خلق است این بر آن شمع سمایی

15. مشکی را مشکی را مشکی پرهوسی را

16. چه کشانی چه کشانی به مطارات همایی

17. چو رخ روز ببیند ز بن گوش بمیرد

18. ز چه رفتی ز چه مردی تو چنین سست چرایی

19. زر و مال تو کجا شد پر و بال تو کجا شد

20. عم و خال تو کجا شد و تو ادبار کجایی

21. هله بازآ هله بازآ به سوی نعمت و ناز آ

22. که منت بازفرستم ز پس مرگ و جدایی

23. پر و بال تو بریدم غم و آه تو شنیدم

24. هله بازت بخریدم که نه درخورد جفایی

25. ز پس مرگ برون پر خبر رحمت من بر

26. که نگویند چو رفتی به عدم بازنیایی

27. کتب الله تعالی کرم الله توالی

28. فتدلی و تجلی بعث العشق دوایی

29. فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن

30. خمش و آب فرورو سمک بحر وفایی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خود ز فلک برتریم وز ملک افزونتریم
* زین دو چرا نگذریم منزل ما کبریاست
شعر کامل
مولوی
* دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود
* مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم
شعر کامل
حافظ
* گفتی، ار من بروم هیچ مرا یاد کنی
* این حکایت به کسی گوی که جان خواهد داشت
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی