مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2974

1. آن دم که دل کند سوی دلبر اشارتی

2. زان سر رسد به بی‌سر و باسر اشارتی

3. زان رنگ اشارتی که به روز الست بود

4. کآمد به جان مؤمن و کافر اشارتی

5. زیرا که قهر و لطف کز آن بحر دررسید

6. بر سنگ اشارتی است و به گوهر اشارتی

7. بر سنگ اشارتی است که بر حال خویش باش

8. بر گوهر است هر دم دیگر اشارتی

9. بر سنگ کرده نقشی و آن نقش بند او است

10. هر لحظه سوی نقش ز آزر اشارتی

11. چون در گهر رسید اشارت گداخت او

12. احسنت آفرین چه منور اشارتی

13. بعد از گداز کرد گهر صد هزار جوش

14. چون می‌رسید از تف آذر اشارتی

15. جوشید و بحر گشت و جهان در جهان گرفت

16. چون آمدش ز ایزد اکبر اشارتی

17. ما را اشارتی است ز تبریز و شمس دین

18. چون تشنه را ز چشمه کوثر اشارتی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل منزل تست ورنه روزی صدبار
* در پیش تو چون سپند می‌سوختمی
شعر کامل
ابوسعید ابوالخیر
* به آب چشم بگویش که از زمان فراق
* شدست روز سیاه و شدست مو کافور
شعر کامل
مولوی
* چنین پرشور از ان کان ملاحت گر جهان گردد
* رگ تلخی درین بستان به بادامی نمی ماند
شعر کامل
صائب تبریزی