مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 299

1. یا وصال یار باید یا حریفان را شراب

2. چونک دریا دست ندهد پای نه در جوی آب

3. آن حریفان چو جان و باقیان جاودان

4. در لطافت همچو آب و در سخاوت چون سحاب

5. همرهان آب حیوان خضریان آسمان

6. زندگی هر عمارت گنج‌های هر خراب

7. آب یار نور آمد این لطیف و آن ظریف

8. هر دو غمازند لیکن نی ز کین بل ز احتساب

9. آب اندر طشت و یا جو چون ز کف جنبان شود

10. نور بر دیوار هم آغاز گیرد اضطراب

11. عرق جنسیت برادر جون قیامت می‌کند

12. خود تو بنگر من خموشم و هوا علم بالصواب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* میلی که داشتند حریفان به نقل ومی
* از چشمک شکوفه بادام تازه شد
شعر کامل
صائب تبریزی
* جای نزهت نیست گیتی را که اندر باغ او
* نیشکر چون برگ سنبل زهر دارد در میان
شعر کامل
خاقانی
* اندرین شهر دلم بستهٔ گندم گونیست
* ورنه صد شهر چنین را به جوی نفروشم
شعر کامل
اوحدی