مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 311

1. زشت کسی کو نشد مسخره یار خوب

2. دست نگر پا نگر دست بزن پا بکوب

3. مسخره باد گشت هر چه درختست و کشت

4. و آنچ کشد سر ز باد خار بود خشک و چوب

5. هر چه ز اجزای تو رو ننهد سر کشد

6. پای بزن بر سرش هین سر و پایش بکوب

7. چونک نخواهی رهید از دم هر گول گیر

8. خاک کسی شو کز او چاره ندارد قلوب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* فتنه برانگیخت دل خون شهان ریخت دل
* با همه آمیخت دل گر چه جدا می‌رود
شعر کامل
مولوی
* ای بی نشان محض نشان از که جویمت
* گم گشت در تو هر دو جهان از که جویمت
شعر کامل
عطار
* گلی که از عرق شرم دیده بان دارد
* خط امان ز شبیخون بلبلان دارد
شعر کامل
صائب تبریزی