مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3122

1. الا میر خوبان هلا تا نرنجی

2. بهانه نگیری و از ما نرنجی

3. تویی یار غارم امید تو دارم

4. که سر را نخارم نگارا نرنجی

5. تو جانان مایی تو خاصان مایی

6. ز هر جا برنجی از این جا نرنجی

7. تویی شب فروزم تویی بخت و روزم

8. که امشب بخندی و فردا نرنجی

9. یکی مشت خاکیم ای جان چه باشد

10. که از ما و زین‌ها و زان‌ها نرنجی

11. چو دانا و نادان شدند از تو شادان

12. ز نادان نگیری ز دانا نرنجی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خود هنوزت پسته خندان عقیقین نقطه‌ایست
* باش تا گردش قضا پرگار مینایی کشد
شعر کامل
سعدی
* وه که دامن می‌کشد آن سرو ناز از من هنوز
* ریخت خونم را و دارد احتراز از من هنوز
شعر کامل
وحشی بافقی
* به مشکین کمند اندرآویخت چنگ
* به فندق‌گلان را بخون داد رنگ
شعر کامل
فردوسی