مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3170

1. ای که تو از عالم ما می‌روی

2. خوش ز زمین سوی سما می‌روی

3. ای قفس اشکسته و جسته ز بند

4. پر بگشادی به کجا می‌روی؟

5. سر ز کفن بر زن و ما را بگو

6. که: « ز وطن خویش چرا می‌روی؟ »

7. نی غلطم، عاریه بود این وطن

8. سوی وطنگاه بقا می‌روی

9. چون ز قضا دعوت و فرمان رسید

10. در پی سرهنگ قضا می‌روی

11. یا که ز جنات نسیمی رسید

12. در پی رضوان رضا می‌روی

13. یا ز تجلی جلال قدیم

14. مضطرب و بی‌سر و پا می‌روی

15. یا ز شعاعات جمال خدا

16. مست ملاقات لقا می‌روی

17. یا ز بن خم جهان همچو درد

18. صاف شدی سوی علا می‌روی

19. یا به صفاتی که خموشان کنند

20. خامش و مخفی و خفا می‌روی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
* گمان مبر که مرا درد این جهان باشد
شعر کامل
مولوی
* سلطان که خشم گیرد بر بندگان حضرت
* حکمش رسد ولیکن حدی بود جفا را
شعر کامل
سعدی
* پیر کنعان با که گیرد اُنس در بیت الحزن
* بوی یوسف را نمی یابد ز فرزندی دگر
شعر کامل
نظیری نیشابوری