مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 323

1. آن نفسی که باخودی یار چو خار آیدت

2. وان نفسی که بیخودی یار چه کار آیدت

3. آن نفسی که باخودی خود تو شکار پشه‌ای

4. وان نفسی که بیخودی پیل شکار آیدت

5. آن نفسی که باخودی بسته ابر غصه‌ای

6. وان نفسی که بیخودی مه به کنار آیدت

7. آن نفسی که باخودی یار کناره می‌کند

8. وان نفسی که بیخودی باده یار آیدت

9. آن نفسی که باخودی همچو خزان فسرده‌ای

10. وان نفسی که بیخودی دی چو بهار آیدت

11. جمله بی‌قراریت از طلب قرار تست

12. طالب بی‌قرار شو تا که قرار آیدت

13. جمله ناگوارشت از طلب گوارش است

14. ترک گوارش ار کنی زهر گوار آیدت

15. جمله بی‌مرادیت از طلب مراد تست

16. ور نه همه مرادها همچو نثار آیدت

17. عاشق جور یار شو عاشق مهر یار نی

18. تا که نگار نازگر عاشق زار آیدت

19. خسرو شرق شمس دین از تبریز چون رسد

20. از مه و از ستاره‌ها والله عار آیدت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آب بقا کجا و لب نوش او کجا؟
* آتش کجا و گرمی آغوش او کجا؟
شعر کامل
رهی معیری
* گر کسی گفت که چون قد تو شمشادی نیست
* اگر آن قامت و بالاست بگو راست که نیست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* صندل از بهر سر مردم بیدرد بود
* چوب دارست علاج سر دیوانه عشق
شعر کامل
صائب تبریزی