مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 347

1. قرار زندگانی آن نگارست

2. کز او آن بی‌قراری برقرارست

3. مرا سودای تو دامن گرفته‌ست

4. که این سودا نه آن سودای پارست

5. منم سوزان در آتش‌های نو نو

6. مرا با یارکان اکنون چه کارست

7. همی‌نالد درون از بی‌قراری

8. بدان ماند که آن جان نگارست

9. چو از یاری تو را جان خسته گردد

10. نمی‌داند که اندر جانش خارست

11. تو در جویی و خارت می‌خراشد

12. نمی‌دانی که خاری در سرا رست

13. گریزان شو از آن خار و به گل رو

14. که شمس الدین تبریزی بهارست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
* و اندر این کار دل خویش به دریا فکنم
شعر کامل
حافظ
* هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
* کس را وقوف نیست که انجام کار چیست
شعر کامل
حافظ
* می‌گریم و مرادم از این سیل اشکبار
* تخم محبت است که در دل بکارمت
شعر کامل
حافظ