مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 411

1. عجب ای ساقی جان مطرب ما را چه شدست

2. هله چون می‌نزند ره ره او را کی زدست

3. او ز هر نیک و بد خلق چرا می‌لنگد

4. بد و نیک همه را نعره مطرب مدد است

5. دف دریدست طرب را به خدا بی‌دف او

6. مجلس یارکده بی‌دم او بارکدست

7. شهر غلبیرگهی دان که شود زیر و زبر

8. دست غلبیرزنش سخره صاحب بلدست

9. خیره کم گوی خمش مطرب مسکین چه کند

10. این همه فتنه آن فتنه گر خوب خدست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای کوی تو ز رویت بازار گل فروشان
* ما بلبلان مستیم از بهر گل خروشان
شعر کامل
سیف فرغانی
* مهربانی ز من آموز و گرم عمر نماند
* به سر تربت سعدی بطلب مهرگیا را
شعر کامل
سعدی
* صف مژگان تو بشکست چنان دل‌ها را
* که کسی نشکند این گونه صف اعدا را
شعر کامل
فروغی بسطامی