مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 491

1. جهان و کار جهان سر به سر اگر بادست

2. چرا ز باد مکافات داد و بیدادست

3. به باد و بود محمد نگر که چون باقیست

4. ز بعد ششصد و پنجاه سخت بنیادست

5. ز باد بولهب و جنس او نمی‌بینی

6. که از برای فضیحت فسانه شان یادست

7. چنین ثبات و بقا باد را کجا باشد

8. در این ثبات که قاف کمتر آحادست

9. نبود باد دم عیسی و دعای عزیر

10. عنایت ازلی بد که نورست ادست

11. اگر چه باد سخن بگذرد سخن باقیست

12. اگر چه باد صبا بگذرد چمن شادست

13. ز بیم باد جهان همچو برگ می‌لرزد

14. درون باد ندانی که تیغ پولادست

15. کهی بود که بجز باد در جهان نشناخت

16. کهی کهی نکند ز آنک که نه فرهادست

17. تو باخبر نشوی گر کنم بسی فریاد

18. که از درون دلم موج‌های فریادست

19. اگر تو بحر ببینی و موج بر تو زند

20. یقین شود که نه بادست ملک آبادست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همه دانش ما به بیچارگیست
* به بیچارگان بر بباید گریست
شعر کامل
فردوسی
* بر هر مژه خونی که مرا درتن بود
* چون دانهٔ نار بر سر سوزن بود
شعر کامل
انوری
* رواست نرگس مست ار فکند سر در پیش
* که شد ز شیوه آن چشم پرعتاب خجل
شعر کامل
حافظ