مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 576

1. دل من چون صدف باشد خیال دوست در باشد

2. کنون من هم نمی‌گنجم کز او این خانه پر باشد

3. ز شیرینی حدیثش شب شکافیدست جان را لب

4. عجب دارم که می‌گوید حدیث حق مر باشد

5. غذاها از برون آید غذای عاشق از باطن

6. برآرد از خود و خاید که عاق چون شتر باشد

7. سبک رو همچو پریان شو ز جسم خویش عریان شو

8. مسلم نیست عریانی مر آن کس را که عر باشد

9. صلاح الدین به صید آمد همه شیران بود صیدش

10. غلام او کسی باشد که از دو کون حر باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از گلوی خود بریدن وقت حاجت همت است
* ورنه هر کس گاه سیری پیش سگ نان افکند
شعر کامل
صائب تبریزی
* با صبا همراه بفرست از رخت گلدسته‌ای
* بو که بویی بشنویم از خاک بستان شما
شعر کامل
حافظ
* صد جوی آب بسته‌ام از دیده بر کنار
* بر بوی تخم مهر که در دل بکارمت
شعر کامل
حافظ