مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 585

1. مرا دلبر چنان باید که جان فتراک او گیرد

2. مرا مطرب چنان باید که زهره پیش او میرد

3. یکی پیمانه‌ای دارم که بر دریا همی‌خندد

4. دل دیوانه‌ای دارم که بند و پند نپذیرد

5. خداوندا تو می‌دانی که جانم از تو نشکیبد

6. ازیرا هیچ ماهی را دمی از آب نگزیرد

7. زهی هستی که تو داری زهی مستی که من دارم

8. تو را هستی همی‌زیبد مرا مستی همی‌زیبد

9. هلا بس کن هلا بس کن که این عشقی که بگزیدی

10. نشاطی می‌دهد بی‌غم قبولی می‌کند بی‌رد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از حشمت اهل جهل به کیوان رسیده‌اند
* جز آه اهل فضل به کیوان نمی‌رسد
شعر کامل
حافظ
* زبان چرب او کرد درختانی پر از زیتون
* لب شیرین او خواند به افسون سوره والتین
شعر کامل
مولوی
* خدا را ای نصیحتگو حدیث ساغر و می گو
* که نقشی در خیال ما از این خوشتر نمی‌گیرد
شعر کامل
حافظ