مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 671

1. دلم را ناله سرنای باید

2. که از سرنای بوی یار آید

3. به جان خواهم نوای عاشقانه

4. کز آن ناله جمال جان نماید

5. همی‌نالم که از غم بار دارم

6. عجب این جان نالان تا چه زاید

7. بگو ای نای حال عاشقان را

8. که آواز تو جان می‌آزماید

9. ببین ای جان من کز بانگ طاسی

10. مه بگرفته چون وا می‌گشاید

11. بخوان بر سینه دل این عزیمت

12. که تا فریاد از پریان برآید

13. چو ناله مونس رنجور گردد

14. گرش گویی خمش کن هم نشاید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به خاموشی توان شد گوهر اسرار را محرم
* صدف تا بست از گفتار لب، شد مخزن دریا
شعر کامل
صائب تبریزی
* بد و نیک هر گونه باید کشید
* ز هر تلخ و شوری بباید چشید
شعر کامل
فردوسی
* تا مگر یک نفسم بوی تو آرد دم صبح
* همه شب منتظر مرغ سحرخوان بودم
شعر کامل
سعدی