مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 673

1. کسی کز غمزه‌ای صد عقل بندد

2. گر او بر ما نخندد پس که خندد

3. اگر تسخر کند بر چرخ و خورشید

4. بود انصاف و انصاف آن پسندد

5. دلا می‌جوش همچون موج دریا

6. که گر دریا بیارامد بگندد

7. چو خورشیدی و از خود پاک گشتی

8. ز تو چنگ اجل جز غم نرندد

9. شکرشیرینی گفتن رها کن

10. ولیکن کان قندی چون نقندد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن
* مقدمش یا رب مبارک باد بر سرو و سمن
شعر کامل
حافظ
* پسته و فندق ز مهر و کین تو آگه شدند
* این فم از مدحت گشاد و آن ز بیمت بست فم
شعر کامل
مسعود سعد سلمان
* عزم بر هم زدن هر دو جهان گر داری
* هیچ تدبیر چنان نیست که یکدل باشی
شعر کامل
صائب تبریزی