مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 730

1. اینک آن مرغان که ایشان بیضه‌ها زرین کنند

2. کره تند فلک را هر سحرگه زین کنند

3. چون بتازند آسمان هفتمین میدان شود

4. چون بخسپند آفتاب و ماه را بالین کنند

5. ماهیانی کاندرون جان هر یک یونسیست

6. گلبنانی که فلک را خوب و خوب آیین کنند

7. دوزخ آشامان جنت بخش روز رستخیز

8. حاکمند و نی دعا دانند و نه نفرین کنند

9. از لطافت کوه‌ها را در هوا رقصان کنند

10. وز حلاوت بحرها را چون شکر شیرین کنند

11. جسم‌ها را جان کنند و جان جاویدان کنند

12. سنگ‌ها را کان لعل و کفرها را دین کنند

13. از همه پیداترند و از همه پنهان ترند

14. گر عیان خواهی به پیش چشم تو تعیین کنند

15. گر عیان خواهی ز خاک پای ایشان سرمه ساز

16. زانک ایشان کور مادرزاد را ره بین کنند

17. گر تو خاری همچو خار اندر طلب سرتیز باش

18. تا همه خار تو را همچون گل و نسرین کنند

19. گر مجال گفت بودی گفتنی‌ها گفتمی

20. تا که ارواح و ملایک ز آسمان تحسین کنند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پند کسم به دل ننشیند که دل ز شوق
* پر شد چنانکه جای نماندست پند را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* نقطه هایی که درین دایره فرد آمده اند
* همه حیرت زده گردش این پرگارند
شعر کامل
صائب تبریزی
* رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید
* وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید
شعر کامل
حافظ