مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 834

1. از دل رفته نشان می‌آید

2. بوی آن جان و جهان می‌آید

3. نعره و غلغله آن مستان

4. آشکارا و نهان می‌آید

5. گوهر از هر طرفی می‌تابد

6. پای کوبان سوی جان می‌آید

7. از در مشعله داران فلک

8. آتش دل به دهان می‌آید

9. جان پروانه میان می‌بندد

10. شمع روشن به میان می‌آید

11. آفتابی که ز ما پنهان بود

12. سوی ما نورفشان می‌آید

13. تیر از غیب اگر پران نیست

14. پس چرا بانگ کمان می‌آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرنجان روان کاین سرای تو نیست
* بجز تنگ تابوت جای تو نیست
شعر کامل
فردوسی
* آمد بهار جان‌ها ای شاخ تر به رقص آ
* چون یوسف اندرآمد مصر و شکر به رقص آ
شعر کامل
مولوی
* ما قصهٔ سکندر و دارا نخوانده‌ایم
* از ما به جز حکایت مهر و وفا مپرس
شعر کامل
حافظ