مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 857

1. گفتی که در چه کاری با تو چه کار ماند

2. کاری که بی‌تو گیرم والله که زار ماند

3. گر خمر خلد نوشم با جام‌های زرین

4. جمله صداع گردد جمله خمار ماند

5. در کارگاه عشقت بی‌تو هر آنچ بافم

6. والله نه پود ماند والله نه تار ماند

7. تو جوی بی‌کرانی پیشت جهان چو پولی

8. حاشا که با چنین جو بر پل گذار ماند

9. عالم چهار فصلست فصلی خلاف فصلی

10. با جنگ چار دشمن هرگز قرار ماند

11. پیش آ بهار خوبی تو اصل فصل‌هایی

12. تا فصل‌ها بسوزد جمله بهار ماند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باد بوی سمن آورد و گل و نرگس و بید
* در دکان به چه رونق بگشاید عطار؟
شعر کامل
سعدی
* چنگ بنواز و بساز ار نبود عود چه باک
* آتشم عشق و دلم عود و تنم مجمر گیر
شعر کامل
حافظ
* با طلب مطلوب را همخانه می یابیم ما
* نور شمع از جبهه پروانه می یابیم ما
شعر کامل
صائب تبریزی