مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 966

1. دیده خون گشت و خون نمی‌خسبد

2. دل من از جنون نمی‌خسبد

3. مرغ و ماهی ز من شده خیره

4. کاین شب و روز چون نمی‌خسبد

5. پیش از این در عجب همی‌بودم

6. کآسمان نگون نمی‌خسبد

7. آسمان خود کنون ز من خیره است

8. که چرا این زبون نمی‌خسبد

9. عشق بر من فسون اعظم خواند

10. جان شنید آن فسون نمی‌خسبد

11. این یقینم شدست پیش از مرگ

12. کز بدن جان برون نمی‌خسبد

13. هین خمش کن به اصل راجع شو

14. دیده راجعون نمی‌خسبد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان
* قال و مقال عالمی می‌کشم از برای تو
شعر کامل
حافظ
* در مقام حرف بر لب مهر خاموشی زدن
* تیغ را زیر سپر در جنگ پنهان کردن است
شعر کامل
صائب تبریزی
* بر سر هر نرگسی ماهی تمام
* شش ستاره بر کنار هر مهی
شعر کامل
منوچهری