مولوی_دیوانرباعی ها (فهرست)

رباعی شمارهٔ 456

1. یک چشم من از روز جدائی بگریست

2. چشم دگرم گفت چرا گریه ز چیست

3. چون روز وصال شد فرازش کردم

4. گفتم نگریستی نباید نگریست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ملکی که پریشان شد از شومی شیطان شد
* باز آن سلیمان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی
* دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد
* که چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد
شعر کامل
حافظ
* خوارم مکن که ریختن آب روی را
* با خون صد شهید مقابل نهاده اند
شعر کامل
نظیری نیشابوری