مولوی_مثنوی معنویدفتر اول (فهرست)

شماره 87 - تفسیر قول فریدالدین عطار قدس الله روحه تو صاحب نفسی ای غافل میان خاک خون می‌خور که صاحب‌دل اگر زهری خورد آن انگبین باشد

1. صاحب دل را ندارد آن زیان

2. گر خورد او زهر قاتل را عیان

3. زانک صحت یافت و از پرهیز رست

4. طالب مسکین میان تب درست

5. گفت پیغامبر که ای مرد جری

6. هان مکن با هیچ مطلوبی مری

7. در تو نمرودیست آتش در مرو

8. رفت خواهی اول ابراهیم شو

9. چون نه‌ای سباح و نه دریایی

10. در میفکن خویش از خودراییی

11. او ز آتش ورد احمر آورد

12. از زیانها سود بر سر آورد

13. کاملی گر خاک گیرد زر شود

14. ناقص ار زر برد خاکستر شود

15. چون قبول حق بود آن مرد راست

16. دست او در کارها دست خداست

17. دست ناقص دست شیطانست و دیو

18. زانک اندر دام تکلیفست و ریو

19. جهل آید پیش او دانش شود

20. جهل شد علمی که در منکر رود

21. هرچه گیرد علتی علت شود

22. کفر گیرد کاملی ملت شود

23. ای مری کرده پیاده با سوار

24. سر نخواهی برد اکنون پای دار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* این جهان کوهست و فعل ما ندا
* سوی ما آید نداها را صدا
شعر کامل
مولوی
* زبان گندمین نان مرا پخته است در عالم
* چرا چون خوشه گردن کج به پیش این و آن دارم
شعر کامل
صائب تبریزی
* به خاک پای تو سوگند و جان زنده دلان
* که من به پای تو در مردن آرزومندم
شعر کامل
سعدی