مولوی_مثنوی معنویدفتر دوم (فهرست)

شماره 108 - سخن گفتن به زبان حال و فهم کردن آن

1. ماجرای شمع با پروانه تو

2. بشنو و معنی گزین ز افسانه تو

3. گر چه گفتی نیست سر گفت هست

4. هین به بالا پر مپر چون جغد پست

5. گفت در شطرنج کین خانهٔ رخست

6. گفت خانه از کجاش آمد بدست

7. خانه را بخرید یا میراث یافت

8. فرخ آنکس کو سوی معنی شتافت

9. گفت نحوی زید عمروا قد ضرب

10. گفت چونش کرد بی جرمی ادب

11. عمرو را جرمش چه بد کان زید خام

12. بی گنه او را بزد همچون غلام

13. گفت این پیمانهٔ معنی بود

14. گندمی بستان که پیمانه‌ست رد

15. زید و عمرو از بهر اعرابست و ساز

16. گر دروغست آن تو با اعراب ساز

17. گفت نی من آن ندانم عمرو را

18. زید چون زد بی‌گناه و بی‌خطا

19. گفت از ناچار و لاغی بر گشود

20. عمرو یک واو فزون دزدیده بود

21. زید واقف گشت دزدش را بزد

22. چونک از حد برد او را حد سزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز دریا بدریا سپاه ویست
* جهان زیر فر کلاه ویست
شعر کامل
فردوسی
* گنج قارون که فرو می‌شود از قهر هنوز
* خوانده باشی که هم از غیرت درویشان است
شعر کامل
حافظ
* ز دریا بدریا سپاه ویست
* جهان زیر فر کلاه ویست
شعر کامل
فردوسی