مولوی_مثنوی معنویدفتر دوم (فهرست)

شماره 48 - رفتن مصطفی علیه السلام به عیادت صحابی و بیان فایدهٔ عیادت

1. از صحابه خواجه‌ای بیمار شد

2. واندر آن بیماریش چون تار شد

3. مصطفی آمد عیادت سوی او

4. چون همه لطف و کرم بد خوی او

5. در عیادت رفتن تو فایده‌ست

6. فایدهٔ آن باز با تو عایده‌ست

7. فایدهٔ اول که آن شخص علیل

8. بوک قطبی باشد و شاه جلیل

9. چون دو چشم دل نداری ای عنود

10. که نمی‌دانی تو هیزم را ز عود

11. چونک گنجی هست در عالم مرنج

12. هیچ ویران را مدان خالی ز گنج

13. قصد هر درویش می‌کن از گزاف

14. چون نشان یابی بجد می‌کن طواف

15. چون ترا آن چشم باطن‌بین نبود

16. گنج می‌پندار اندر هر وجود

17. ور نباشد قطب یار ره بود

18. شه نباشد فارس اسپه بود

19. پس صلهٔ یاران ره لازم شمار

20. هر که باشد گر پیاده گر سوار

21. ور عدو باشد همین احسان نکوست

22. که باحسان بس عدو گشتست دوست

23. ور نگردد دوست کینش کم شود

24. زانک احسان کینه را مرهم شود

25. بس فواید هست غیر این ولیک

26. از درازی خایفم ای یار نیک

27. حاصل این آمد که یار جمع باش

28. همچو بتگر از حجر یاری تراش

29. زانک انبوهی و جمع کاروان

30. ره‌زنان را بشکند پشت و سنان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یاد ایامی که پیش او وجودی داشتم
* در حریم او ره گفت و شنودی داشتم
شعر کامل
صائب تبریزی
* خبرت هست که در شهر شکر ارزان شد
* خبرت هست که دی گم شد و تابستان شد
شعر کامل
مولوی
* پنجهٔ تاک ز سرمای سحر می‌لرزد
* لاله از بهر همین کرده فروزان منقل
شعر کامل
وحشی بافقی