مولوی_مثنوی معنویدفتر دوم (فهرست)

شماره 74 - فضیلت حسرت خوردن آن مخلص بر فوت نماز جماعت

1. آن یکی می‌رفت در مسجد درون

2. مردم از مسجد همی‌آمد برون

3. گشت پرسان که جماعت را چه بود

4. که ز مسجد می برون آیند زود

5. آن یکی گفتش که پیغامبر نماز

6. با جماعت کرد و فارغ شد ز راز

7. تو کجا در می‌روی ای مرد خام

8. چونک پیغامبر بدادست السلام

9. گفت آه و دود از آن اه شد برون

10. آه او می‌داد از دل بوی خون

11. آن یکی گفتا بده آن آه را

12. وین نماز من ترا بادا عطا

13. گفت دادم آه و پذرفتم نماز

14. او ستد آن آه را با صد نیاز

15. شب بخواب اندر بگفتش هاتفی

16. که خریدی آب حیوان و شفا

17. حرمت این اختیار و این دخول

18. شد نماز جملهٔ خلقان قبول


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر دو عالم قیمت خود گفته ای
* نرخ بالا کن که ارزانی هنوز
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* من نه تنها خواهم این خوبان شهر آشوب را
* کیست در شهر آنکه خواهان نیست روی خوب را
شعر کامل
جامی
* غافل از مور مشو گرچه سلیمان باشی
* که ز هر ذره به درگاه خدا راه بود
شعر کامل
صائب تبریزی