مولوی_مثنوی معنویدفتر سوم (فهرست)

شماره 188 - رسیدن آن عاشق به معشوق خویش چون دست از جان خود بشست

1. همچو گویی سجده کن بر رو و سر

2. جانب آن صدر شد با چشم تر

3. جمله خلقان منتظر سر در هوا

4. کش بسوزد یا برآویزد ورا

5. این زمان این احمق یک لخت را

6. آن نماید که زمان بدبخت را

7. همچو پروانه شرر را نور دید

8. احمقانه در فتاد از جان برید

9. لیک شمع عشق چون آن شمع نیست

10. روشن اندر روشن اندر روشنیست

11. او به عکس شمعهای آتشیست

12. می‌نماید آتش و جمله خوشیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با خارکشان نشین که اندر دو سه روز
* صد برگ بساخت گل ز یک دستهٔ خار
شعر کامل
انوری
* مردم سپند بر سر آتش نهند و تو
* آتش زدی به عالم از آن خال چون سپند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* منم دل پر از غم ز کردار خویش
* بغم بسته جان را ز تیمار خویش
شعر کامل
فردوسی