مولوی_مثنوی معنویدفتر سوم (فهرست)

شماره 22 - دعوی طاوسی کردن آن شغال کی در خم صباغ افتاده بود

1. و آن شغال رنگ‌رنگ آمد نهفت

2. بر بناگوش ملامت‌گر بکفت

3. بنگر آخر در من و در رنگ من

4. یک صنم چون من ندارد خود شمن

5. چون گلستان گشته‌ام صد رنگ و خوش

6. مر مرا سجده کن از من سر مکش

7. کر و فر و آب و تاب و رنگ بین

8. فخر دنیا خوان مرا و رکن دین

9. مظهر لطف خدایی گشته‌ام

10. لوح شرح کبریایی گشته‌ام

11. ای شغالان هین مخوانیدم شغال

12. کی شغالی را بود چندین جمال

13. آن شغالان آمدند آنجا بجمع

14. همچو پروانه به گرداگرد شمع

15. پس چه خوانیمت بگو ای جوهری

16. گفت طاوس نر چون مشتری

17. پس بگفتندش که طاوسان جان

18. جلوه‌ها دارند اندر گلستان

19. تو چنان جلوه کنی گفتا که نی

20. بادیه نارفته چون کوبم منی

21. بانگ طاووسان کنی گفتا که لا

22. پس نه‌ای طاووس خواجه بوالعلا

23. خلعت طاووس آید ز آسمان

24. کی رسی از رنگ و دعویها بدان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بد و نیک هم بگذرد بی‌گمان
* رهایی نباشد ز چنگ زمان
شعر کامل
فردوسی
* حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او
* ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم
شعر کامل
حافظ
* ز دست رفته نه تنها منم در این سودا
* چه دست‌ها که ز دست تو بر خداوند است
شعر کامل
سعدی