مولوی_مثنوی معنویدفتر چهارم (فهرست)

شماره 55 - در بیان آنک ترک الجواب جواب مقرر این سخن کی جواب الاحمق سکوت شرح این هر دو درین قصه است کی گفته می‌آید

1. بود شاهی بود او را بنده‌ای

2. مرده عقلی بود و شهوت‌زنده‌ای

3. خرده‌های خدمتش بگذاشتی

4. بد سگالیدی نکو پنداشتی

5. گفت شاهنشه جرااش کم کنید

6. ور بجنگد نامش از خط بر زنید

7. عقل او کم بود و حرص او فزون

8. چون جرا کم دید شد تند و حرون

9. عقل بودی گرد خود کردی طواف

10. تا بدیدی جرم خود گشتی معاف

11. چون خری پابسته تندد از خری

12. هر دو پایش بسته گردد بر سری

13. پس بگوید خر که یک بندم بست

14. خود مدان کان دو ز فعل آن خسست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر چه پیریم، از جوانان جهان خوشدلتریم
* خنده ها بر صبح دارد موی چون کافور ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* عید آمد و عید آمد یاری که رمید آمد
* عیدانه فراوان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی
* شکر خدا که مرد به ناکامی و ندید
* مرگ مرا که می‌طلبد از خدا رقیب
شعر کامل
هاتف اصفهانی