ملا هادی سبزواری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 138

1. صبحگاهان بسوی خانهٔ خمّار شدم

2. سرکشیدم دو سه پیمانه و از کار شدم

3. نور آن مهر زهر ذره نمودارم شد

4. که اناالحق شنوا از در و دیوار شدم

5. چنگ در دامن دلدار زدم دوش بخواب

6. بود دستم بدل خویش که بیدار شدم

7. آب هر روی جمیلی و جمالش نم و یم

8. عکس او بود هر آنی که بدویار شدم

9. هر خم زلف که بر گونهٔ گلگونی بود

10. دام صیّاد ازل بود گرفتار شدم

11. شیشهٔ باده بده تا شکنم شیشه نام

12. بیخودم کن که ملول از سرودستار شدم

13. سالها بود که اسرار بمارخ ننمود

14. شکرللّه که دگر محرم اسرار شدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم
* قد برافراز که از سرو کنی آزادم
شعر کامل
حافظ
* آمد خجسته مهرگان، جشن بزرگ خسروان
* نارنج و نار و اقحوان، آورد از هر ناحیه
شعر کامل
منوچهری
* آب حیوانش ز منقار بلاغت می‌چکد
* زاغ کلک من به نام ایزد چه عالی مشرب است
شعر کامل
حافظ