ملا هادی سبزواری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 92

1. هر آنگو دیده بگشاید براو چشم از جهان بندد

2. ز جان یکسر برید آنکس که دل بر جان جان بندد

3. مخوانم زان قد و طلعت بسوی طوبی و جنت

4. بلی جائی که او باشد که دل بر این و آن بندد

5. مه من سر بسر مهر است نبندد در بروی کس

6. اگر بندد همان آتش بجان آن پاسبان بندد

7. در میخانه خواهد محتسب بندد بفصل گل

8. بپای داوری میرم که دست این عوان بندد

9. گره افکنده در کارم بتی کز اشک گلنارم

10. گره ها ساحر چشمانش بر آب روان بندد

11. فغان عالم آشوبم نماید رستخیز حشر

12. اگر سیل دو چشمم ره نه بر خیل فغان بندد

13. همین نی چشم بد از یار کند عقدالنظر اسرار

14. که از سر دهان او رقیبان رازبان بندد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باده‌ات از کوه سکونت برد
* عیب مکن زان که وقاریم نیست
شعر کامل
مولوی
* از رهگذر خاک سر کوی شما بود
* هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد
شعر کامل
حافظ
* از توکل در حنا مگذار دست سعی را
* قفل روزی گر کلیدی دارد ابرام است وبس
شعر کامل
صائب تبریزی