ناصرخسرو_دیوانقصیده ها (فهرست)

قصیدهٔ شمارهٔ 114

1. نشنوده‌ای که دید یکی زیرک

2. زردآلوی فگنده به کو اندر

3. چو یافتش مزه ترش و ناخوش

4. وان مغز تلخ باز بدو اندر

5. گفتا که «هر چه بود به دلت اندر

6. رنگت همی نمود به رو اندر»


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کلک مشکین تو روزی که ز ما یاد کند
* ببرد اجر دو صد بنده که آزاد کند
شعر کامل
حافظ
* ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد
* چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد
شعر کامل
حافظ
* نیکخواهانم نصیحت می‌کنند
* خشت بر دریا زدن بی‌حاصلست
شعر کامل
سعدی