نزاری قهستانیدستورنامه (فهرست)

شمارهٔ 12 - یار عهد جوانی

1. به عهد جوانی چنان بودمی

2. که از سایه خود رمان بودمی

3. ملول از خود و از همه کس نفور

4. به اندوه نزدیک از انبوه دور

5. چنان فکرم از خویشتن می‌ربود

6. که آسایش از خواب و خوردم نبود

7. به سودا چنان مشتغل بودمی

8. که بی‌بهره از آب و گل بودمی

9. چو فرهاد شوریده در کوه و دشت

10. بسی گشته‌ام بشنو این سرگذشت

11. چه می‌گویم ار بازیابی رموز

12. نرفت از سرم شورِ شیرین هنوز

13. زمانی نبودم ز می ناگزیر

14. که هم پای مردست و هم دستگیر

15. مددگارِ فکر شبان روز من

16. نمودار طبع نوآموز من

17. چو بار موافق ندیدم چو می

18. شب و روز خالی نبودم ز وی

19. چنان با خودش هم نفس کردمی

20. که بی او نفس برنیاوردمی

21. چنان با دم من دمش در گرفت

22. که ملک وجودم مسخر گرفت

23. ولیکن به بیداد در ملک من

24. تصرّف نیارست کرد اهرِمن

25. چنانش به انصاف میداشتی

26. که بیگانه در ملک نگذاشتی

27. چو بیرون نشد حکمش از اعتدال

28. طبیعت به تدریج کرد احتمال

29. ازین پیشم این بیت اوراد بود

30. که بر بادم از طبع وقّاد بود

31. مرا راح روح اللهی دیگرست

32. که روحم ازو بوده در پیکرست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من ره نمی‌برم مگر آن جا که کوی دوست
* من سر نمی‌نهم مگر آن جا که پای یار
شعر کامل
سعدی
* اگر خواهی بگو تا آستین از دیده بردارم
* که مژگان مرا از گریه شاخ ارغوان بینی
شعر کامل
حزین لاهیجی
* زان می که داد حسن و لطافت به ارغوان
* بیرون فکند لطف مزاج از رخش به خوی
شعر کامل
حافظ