نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1041

1. باز مرا مست کرد بویِ عرق چینِ تو

2. در سرم افتاد شور ز آن لبِ شیرینِ تو

3. عنبرِ زلفِ تو برد رونقِ مشکِ ختا

4. قاعدۀ نو نهاد طرّه پر چینِ تو

5. نافۀ آهویِ چین خشک شد از رشکِ آنک

6. هم چو بلورِ ترست نافۀ سیمینِ تو

7. بستر و بالینِ من نیست به جز خاک و خشت

8. رقص‌کنان هندوان بر گلِ نسرین تو

9. گر دُرر چشم من جمع کند جوهری

10. باز نداند کس از خوشۀ پروین تو

11. حسن و جمال و جلال این همه داری و لیک

12. رسمِ وفا پروری نیست در آیین تو

13. شد دلِ تنگم خراب نی غلطم خونِ ناب

14. راست بگویم ز چه از دلِ سنگینِ تو

15. عیب نزاری کنی گر کند آشفتگی

16. شیفته می‌داردش بویِ عرق چین‌ِ تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پای سرو از قد رعنای تو در گل می‌رفت
* خاصه آنوقت که برطرف گلستان بودی
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* با هیچ کس نشانی زان دلستان ندیدم
* یا من خبر ندارم یا او نشان ندارد
شعر کامل
حافظ
* دلم به مهر تو صد پاره باد و هر پاره
* هزار ذره و هر ذره در هوای تو باد
شعر کامل
هلالی جغتایی