نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1043

1. ای به تو آرزویِ من بیش‌تر از جفایِ تو

2. سر برود ولی ز سر کم نشود هوایِ تو

3. دشمن و دوست گو بکن هر غرضی که ممکن است

4. جور همه جهانیان من بکشم برای تو

5. باقی‌ِ عمر بر درت سر بنهم به بندگی

6. نا کسم ار نُطُق زنم مختلفِ رضایِ تو

7. مونسِ من خیالِ تو دولتِ من وصالِ تو

8. قبلۀ من جمالِ تو کعبۀ من سرایِ تو

9. از درِ تو کجا روم آری اگر ترا کسی

10. هست به جای من مرا نیست کسی به جایِ تو

11. بر سرِ آب و آتشم از دل و دیده رحم کن

12. بادِ نفاق در سرم نیست به خاکِ پایِ تو

13. ظاهر اگر نمی‌کنی میل به دوستیِ من

14. روشنیی به خاطرم می‌رسد از صفایِ تو

15. دست به دوستی زدم از تو مدد به همّتی

16. حاجتِ من برآید از معجزۀ دعایِ تو

17. گفت نزاریا بکش بارِ جفا که عاقبت

18. شاخ امید بر دهد از اثرِ وفایِ تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نه من بر آن گل عارض غزل سرایم و بس
* که عندلیب تو از هر طرف هزارانند
شعر کامل
حافظ
* ای نفس اگر به دیدهٔ تحقیق بنگری
* درویشی اختیار کنی بر توانگری
شعر کامل
سعدی
* اگر چه لاله طورست روی روشن او
* چراغ روز بود با بیاض گردن او
شعر کامل
صائب تبریزی