نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1089

1. عجب سرّی‌ست مردان را درونِ سینه پوشیده

2. نه با کس گفته‌اند ایشان نه زایشان کس نیوشیده

3. کی از سر جوشِ رمزِ دیگ ایشان چاشنی یابد

4. کسی کو نیست در بود و نبودِ خویش جوشیده

5. کسی کز خود برون آید دگر از خویش ننماید

6. ز خویش آگه برون ناید که شد در خویش پوشیده

7. ز خود بینی نبینی جز عدم از خود ببر یارا

8. که برکم در وجود آید ز شاخ و برگ خوشیده

9. نبینی عقل را چون عشق بام و در فرو گیرد

10. همه با او گذارد سر چه ورزیده‌ست و کوشیده

11. نه خواهد آمدن با خویش نه هُش‌یار خواهد شد

12. کسی کز مبداء فطرت شرابِ شوق نوشیده

13. نزاری بلبل بستانِ عشاق است و از مستی

14. گهی بر سرو نالیده گهی بر گل خروشیده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هرچند که قد بی‌بدل دارد سرو
* پیش قد یارم چه محل دارد سرو
شعر کامل
مولوی
* بهر قربانی آن چشم سیه باید ریخت
* خون هر آهوی مشکین که به دشت ختن است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* سر سودای تو در سینه بماندی پنهان
* چشم تردامن اگر فاش نگردی رازم
شعر کامل
حافظ