نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1124

1. رفتی و صیدِ خاطر احباب کردهای

2. قلّاب شوق ر دلِ اصحاب کرده‌ای

3. دل برده‌ای و تاختن آورده‌ای به جان

4. آهسته‌تر که زهره ی ما آب کرده‌ای

5. بس زاهدانِ خشک که در بحرِ زهدشان

6. کشتی ز ره ببرده و غرقاب کرده‌ای

7. بس ساکنانِ کنج خرابات را که باز

8. خلوت‌نشین گوشه ی محراب کرده‌ای

9. شب‌ها که ما ز شوقِ تو تا روز کرده‌ایم

10. تو همچو بختِ خفته ی ما خواب کرده‌ای

11. ما را که یک دقیقه نصیب است ز آفتاب

12. ساعت شناس‌تر ز سترلاب کرده‌ای

13. خصمی مسلّط است که بر ما گماشتی

14. گفتم مگر رقیبی بوّاب کرده‌ای

15. نی عقل و نی فراغت و نی دل نزاریا

16. اثبات عاشقی به چه اسباب کرده‌ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
* گناه بخت پریشان و دست کوته ماست
شعر کامل
حافظ
* من بر سرآنم که به زلف تو زنم دست
* تا سنبل زلف تو چه سرداشته باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* فکر شنبه تلخ دارد جمعه اطفال را
* عشرت امروز بی اندیشه فرداخوش است
شعر کامل
صائب تبریزی