نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1123

1. در دل نشسته‌ای اگر از دیده رفته‌ای

2. نی‌نی ز دیده نیز نگویم نهفته‌ای

3. ما بی‌تو نیستیم و توی ما پس از چه روی

4. گوییم گاه حاضر و گاهی برفته‌ای

5. چون برقِ سوزناک که در خشک و تر گرفت

6. از تاب مهر جان و دلم درگرفته‌ای

7. از نافه ی نغوله که هرجا دلی دروست

8. عطارخانه ‌ها همه بر هم کشفته‌ای

9. ای نوبهار حسن به بستان ما درآی

10. تا گل به از تو یا تو به از گل شکفته‌ای

11. لؤلؤی اشک بر مژه ی من ببین بیا

12. مردانه نکته‌ ای‌ست که در رشته سفته‌ای

13. خارست نوکِ هر مژه در چشم ما و تو

14. بر بسترِ حریر به صد ناز خفته‌ای

15. باریک می‌رود سخن آخر نزاریا

16. این زان دقیقه‌هاست که با کس نگفته‌ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مژدهٔ وصل توام ساخته بیتاب امشب
* نیست از شادی دیدار مرا خواب امشب
شعر کامل
وحشی بافقی
* پند پیرانه دهد واعظ شهرم لیکن
* من نه آنم که دگر پند کسی بپذیرم
شعر کامل
حافظ
* سر سودای تو در سینه بماندی پنهان
* چشم تردامن اگر فاش نگردی رازم
شعر کامل
حافظ