نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 116

1. ما را به روی دوست همه رنج راحت است

2. مرهم ز دست غیر نه مرهم جراحت است

3. حسن جمال و روی نکوخوش بود ولیک

4. آن جاست ذوق عشق که صاحب ملاحت است

5. می در فراق مونس بیدل بود که می

6. سرمایهی سخاوت و اصل سماحت است

7. پس بیش تر خلایق عالم مباحی اند

8. گر رخصت خواص به می از اباحت است

9. بر اهل دل ملامت و تشنیع شرط نیست

10. این جا به جای حسن مروت قباحت است

11. در دامن شکیب کشیدم به صبر پای

12. سیر محققانه نه کار سیاحت است

13. دعوی مکن نزاری و دم درکش و خموش

14. این جا که را محل و مجال فصاحت است

15. صعب است نامرادی و ناکامی و فراق

16. دیدار دوستان سبب استراحت است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر نفس آواز عشق می‌رسد از چپ و راست
* ما به فلک می‌رویم عزم تماشا که راست
شعر کامل
مولوی
* همه وقت عارفان را نظرست و عامیان را
* نظری معاف دارند و دوم روا نباشد
شعر کامل
سعدی
* مریض مصلحت خویش را نمی داند
* به تلخ و شور طبیب زمانه قانع باش
شعر کامل
صائب تبریزی