نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1166

1. دوش آمدی و خرمن ما آتشی زدی

2. ام‌شب بیا و باز رهان بازم از خودی

3. خالی کنیم خانه ز بهرِ نزولِ دوست

4. لابد برون شود همه چون تو درآمدی

5. عشقِ تو آمد و رگِ مجنون فروگذشت

6. این‌جا چه جای عاقلی و جایِ بخردی

7. لیلی و یک کرشمه و سد طعنه ی حسود

8. ماییم و هیچ چون همه یک بار بستدی

9. دل در غمِ تو بستم و نگشاد از تو هیچ

10. مهرِ تو برگرفتم و در خونِ من شدی

11. آری نزاریا تو همه نیک بین نه بد

12. ور عاشقی نُطُق مزن از نیکی و بدی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو فندق دهان از سخن بسته بود
* نه چون ما لب از خنده چون پسته بود
شعر کامل
سعدی
* عالم دیگر به دست آور که در زیر فلک
* گر هزاران سال می مانی همین روز و شب است
شعر کامل
صائب تبریزی
* سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست
* در میان این و آن فرصت شمار امروز را
شعر کامل
سعدی