نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1172

1. مرحبا مرحبا کجا بودی

2. دیر شد تا جمال ننمودی

3. یک دمم در حضور ننشتی

4. یک شبم در کنار نغنودی

5. برشکستی و دیر پیوستی

6. سیر گشتی ز ما بدین زودی

7. درِ خلوت سرایِ ما اکنون

8. قفل کردی و باز نگشودی

9. خبری گوی صوفیانه بتا

10. تا ز ابرام ما بیاسودی

11. تو خود از بدوِ فطرتِ اُولا

12. در کنارِ خیالِ ما بودی

13. سخنی در تعارفِ ارواح

14. گفته بودیم با تو نشنودی

15. مشرک ار خوانده‌‌ای نزاری را

16. هم هنوزش به وجه نبسودی

17. راست گفتی که پیشِ وجهِ خیال

18. خونش از دیده‌ها بپالودی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گناه اگر چه نبود اختیار ما حافظ
* تو در طریق ادب باش و گو گناه من است
شعر کامل
حافظ
* اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
* فراغت از تو میسر نمی‌شود ما را
شعر کامل
سعدی
* گر دست دهد دامن آن سرو روانم
* آزاد شود دل ز غم هر دو جهانم
شعر کامل
فروغی بسطامی